آدمی چه بد باشه چه خوب باشه ؛ مسافره!



با توام با تو خدا
یک کمی معجزه کن؛
چندتا دوست برایم بفرست
پاکتی از کلمه
جعبه‌ایی از لبخند
نامه‌ایی هم بفرست
کوچه‌های دل من باز خلوت شده است
پیش از آنکه برسم دوستی را بردند
یکنفر گفت به من : باز دیر آمده‌ایی
دوست قسمت شده‌ است
با توام با تو خدا
یک دل قلابی؛ یک دل خیلی بد
چقدر می‌ارزد؟؟
من که هر جا رفتم گفتم:
شده این دل حراج
!!!
بدوید
!
یک دل مجانی؛

فیمتش یک لبخند:
به همین ارزانی
.
هیچ کس دل نخرید
.
هیچ کس هم قلب مرا قرض نکرد
.
هیچ کس هم ندوید
.!
با توام؛با تو خدا

پس بیا این دل من مال خودت!
من که دیگر رفتم اما؛

ببر این دل را دنبال خودت!!!

نظرات 8 + ارسال نظر
حمید رضا جمعه 17 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 10:50 ق.ظ http://p30power.com

احتراما به اطلاع میرساند تعداد زیادی دعوت نامه ی gmail بدست بنده رسیده است . میخواستم بگم اگر شما نیز مایلید که دعوت نامه ی جی میل دریافت کنید به سایت زیر مراجعه نمایید .
با تشکر
http://p30power.com
بای

سپهر یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 12:00 ق.ظ http://sepehrlp.blogsky.com

هراسم از آن است که روزی تیر مژگانت بر چشمانم ننشیند دگر و شب های تنهایی مرا آرامشی تلخ لبریز کند و پریشانی شیرین نگاهت از من جدا شود...

هستی یکشنبه 19 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 02:53 ق.ظ http://hastiesf.persianblog.com

سلام.شعر قشنگیه.یعنی یه جور دیگست.با بقیه فرق داره.اگه یه دوست خوب میخوای به من سر بزن.شاد باشی.انشاا...

[ بدون نام ] چهارشنبه 22 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 10:24 ب.ظ

وقتی شعر خوندم یاده سهراب افتادم که گفته دوست را زیره باران باید دید ....
منم شاید دوست خودمو دیدم اما خیلی زود فقط خاطرش تو ذهنم موند که هر روز با خودم مرور میکنم نمی دونم از منم خاطره ای تو ذهن اون موند..!!
واقعا آدم مسافره کاش همه اینو درک می کردن...


روزی دوباره کبوترها یمان را پیدا خواهیم کرد /
ومهربانی دست زیبایی را خواهد گرفت /.....
....ومن آن روز را انتظار می کشم حتی روزی که
دگر نباشم.

... در فلق بود که پرسید سوار؛
آسمان مکثی کرد
رهگذر شاخه نوری که به دست داشت به تاریکی شنها بخشید
و پرسید : خانه‌ی دوست کجاست؟؟؟...
(البته دقیقا یادم نیست ؛ اگه اشتباه نوشتم شرمنده )

فقط میخوام بگم اینا همش شعر . فرقی نمیکنه سهراب بگه یا نیما یا .... تمومه قشنگیش فقط تو موقع خوندنشه.
تازه وحشتناک تر از همه اینه که آدم فک کنه دوست خوب داره دوستایی که درکش میکنن و بعد بفهمه اشتباه کرده!!! و هیچ چیز اون جوری نبوده که اون فک میکرده ؛ حتی در مورد کسی که صبح تا شب باهات بوده!!! اینا همش سخته!
این مطلب را واسه این نوشتم که یادم باشه چقدر اشتباه کردم. خودمم و هیچ.

[ بدون نام ] جمعه 24 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 03:43 ب.ظ

شعر بودنش که شعره شکی هم توش نیست اما کلمات و شعرها وسیله ای هستن برای تسکین ما وگر نه حرفا هیچ کدوم ارزشی ندارن ....مهم عمل یا به قول بعضی ها نیت و قلب آدماست .......

یکی دوست و برای خندیدن یکی دوست و برای هدفش ....
هرکی دوست وسیله ای برا خودش قرار میده وقتی ام به هدفش رسید می ذارتش کنار اما خیلی کم دیدم دوستی دوستی رو بخاطره خود دوست بخواد نه به خا طره هدفش
....

با این اوصاف ادم تنها باشه بهتره تا اینکه هر چند وقت به یکی دل ببند و با هاش دوست بشه بعدشم .......

روز وصل دوست داران یاد باد
یاد باد ان روزگاران یاد باد

آموخته ام که

آموخته ام که...
هر چقدر آدمی نسبت به جبر زمانه اش جدی باشد ، اما همیشه نیاز به دوستی دارد که بتواند بدون تکلف و ساده لوحانه با او بر خورد کند.

آموخته ام که...
زندگی سخت است اما من سخت ترم.

آموخته ام که...
وقتی در بندر غم لنگر می اندازی ، شادی در جای دیگر شناور است.

آموخته ام که...
همه خواهان آنند که در اوج قله زندگی کنند ، اما همه شادیها و پیشرفتها زمانی رخ می دهند که در حال صعود به سوی آن هستی.

آموخته ام که...
پند دهی فقط در دو برهه از زمان جایز است ، زمانی که از تو خواسته می شود و هنگامی که خطری زندگی کسی را تهدید می کند!

آذین جمعه 24 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 09:51 ب.ظ http://okays.persianblog.com

عنوان جالبی برای نوشتت انتخاب کردی!!!

Radiant شنبه 25 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 01:15 ق.ظ

هی برگشتی؟ فکر کردم دیگه نیای .... خوب آرزوت بر آورده شد .... دوست میخوای؟ خوب باشی ...

علی شنبه 25 مهر‌ماه سال 1383 ساعت 02:18 ق.ظ http://maktabeoshagh.persianblog.com

درد بی عشقی ز جانم برده طاقت ورنه من...داشتم آرام تا آرام جانی داشتم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد