بکدامین سو نظر افکنم ؟

بی اعتمادی دری است
خودستایی چفت و بست غرور است
و تهی دستی دیوار است و لولاست
زندانی را که در آن محبوس رآی خویشیم
دلتنگی مان را برای آزادی و دلخواه دیگران بودن
از رخنه هایش تنفس می کنیم


 

من به این تاریکی , من به این مهر سکوت ؛ من به ما ؛ من به فرسودگی ذهن خودم معترضم ؛ که چرا شوق اغاز مرا ؛ و منی چون من را زخودم دزدیدند ؛ به کجا برگردم ؛حق برگشتن را زتنم دزدیدند....