دچار شده ام. دچار. غوطه ای در دریاچه ای آرام و زلال زدم و ذهنم لبریز شد از ان اقیانوس. از آن اقیانوس دور. هی تو! ... تو که کنار آن برکه ی آرام نشسته ای ... تا به حال هیچ به اقیانوس فکر کرده ای؟ ... من سالهاست ... سالهاست که عاشق اقیانوسم. اقیانوس خشمگین. سرد... و هر جا را که نگاه می کنم باز هم چشمم پر است از آن همه غوغا و از آن همه تیرگی بی نهایت. از بی نهایت
.خشم بی نهایت و شور بی نهایت و شیدایی ... و من از این نگاه های خالی چقدر می ترسم ... و از امکان ... و از تلاقی. نگفتی ... تا به حال عاشق شده ای؟ به اقیانوس یا به باد ... یا به آن شب دور که سالها پیش گذشته است؟ گمانم نه. از نگاهت پیداست. از نگاه کردنت به آسمان ... و به دور. زاویه ها حرف می زنند؛ نمی دانستی
سلام ! باید به عرضتون برسونم وبلاگ گمنام در یک اقدام بی سابقه لینکهای مهر آمیز خودش رو به حراج گذاشته !! صاحبان محترم وبلاگهای فارسی در صورت تمایل به داشتن بخشی از این فضای پرمهر! لطفا فقط لب تر کنند! در اولین فرصت از شرمندگیشون در می آم!!
سلام.خوبی/؟ من اومدم.از لینکت ممنون.شعر خوشگله وبلاگت الان جاوی من تو اتاق زده.خیلی قشگو با محتواست
نوشته هاتون دوس داشتنی ان . موفق باشید
سلام
درسته مطالب در تمامی نظرات دیگر وب لاگ ها موجود بود
اما خیلی قشنگ و زیبا بود
هدیه جونم ممنون
قربونت
راستی؟
شاعرم که شدی نه؟
سلام ... خیلی ممنون بابت همه چی(لینک،شعر،...) شعری که نوشتی واقعاْ یه ٬٬هدیه٬٬ است! و من... همیشه از هدیه خوشم میاد...هدیه منو بیاد دوستام میندازه ... دوستائی که اگه بخوام ببینمشون یاباید درِ دِلَمو باز کنم...یا به هدیه ای که از اونا بهم رسیده ...
و اما در مورد اقیانوس... تا کنار خلیجِش اومدم... ولی هنوز به اقیانوس نرسیدم...ولی عشق...عشق به اقیانوس...به باد...نمی دونم شاید با نگاهم ...دنبال چیزی در اقیانوسِ آسمان می گردم...نه بیاد آن شبِ سالها پیش...که بیاد روزهای آیندهء خویش...
بِامید موفقیت و کامیابی تو تموم مراحل زندگی.
سلام. زندگی وقتی مشکل تر میشه که یه نفر جای همه تصمیم بگیره و همه چیزو واسشون معنی کنه. هر کسی یه خدایی داره. پس معنی هر کدومشون باهم فرق داره.
از این دنیا و مافیهای آن خسته خسته ام. کو همدلی تا سخن دل شنود.....
سلام خوشحال شدم از دیدن نظرات شما چیزی نمی گم ولی دوست دارم سری هم به من بزنی.البته خوب شعر چون خدایی است نمی تونه بد بشه ولی من نظری ندارم.
سلام از این نوشته هایی که از ذهنی سرچشمه میگیرن که اینقد باحاله خوشم میاد
وقتی جماعتی به دریا ندیدگان خندیدن دلم گرفت
با همین دیدگان اشک آلود
از همین روزن گشوده به دود
به پرستو ، به دود به سبزه درود
سلام، جالب بو د؛هفت خویشتن ؛هم همینطور موفق باشی
سلام ...دچار یعنی عاشق ....یعنی مبتلا ....از آشنایی با وبلاگت خوشحالم نوشته هایت را خواندم زیبا و روان می نویسی ...موفق باشی
سلام / آری اقیانوس . سالهاست که عاشق دیدنش هستم ولی چه سود که آن نیز محدود است ای کاش بی کرانه بود مانند عشق آنگاه می شد خود را به دست امواج داد و از خشکی ها گریخت/ همکلاسی/
سلام / نمی دانستم که دچار هم می تواند با زاویه ها حرف بزند ...!!
عاشق شده ای ای دل *** سودات مبارکباد