این روزا بدجوری با خودم در گیرم.!!!
اعتماد به آدما ، باور حرفها برام خیلی سخت شده .
و این آزارم میده ...
خسته ام از این همه تکرار!
و تحمل این تکراری ها هم آزارم میده...
حس میکنم آدم چرندی شدم! . . .
تهی و پوچ . . .
فقط ، بدون هیچ دلیل منطقی دلم نمی خواد تنها باشم!!!
....
سلام هدیه
نترس تنها نمیمونی تنها فقط خداست همیشه بدون یکی هست که دوست داشته باشه پیشم بیا
سلام منم مثل تو شدم َ اما تا آخرش هستم ... تو هم باش ... همین
من هم این طورم!
شاید آدمای مثل ما زیاد باشن!
نمی دونم!
هیچی نمیدونم!!!!!!!!
میدونی وقتی خیلی تنها بشی مشکل جدید چیه ....؟؟ باید به تنهایی بر تنهاییت غلبه کنی ....یا حق
سلام همسایه... با همیم و تنهاییم
منم دقیقا حس تو رو دارم مث تو! با این تفاوت که بر عکس تو دلم می خواد تنها باشم تا آخر دنیاااااااااااااااا
هدیه عزیز سلام.از این که شما رو غمگین می بینم ناراحتم.اینو به عنوان یه تجربه از من داشته باش که هر کسی می تونه در بدترین شرایط زندگی .شرایطی به وجود بیاره که در آینده همه حسرت زندگیشو داشته باشن و .....از اینکه لینک وبلاگ ناقابل منو از وبلاگ زیباتون برداشتین ممنونم.ولی من لینک وبلاگتونو از وبلاگم بر نمی دارم و همیشه خواننده وبلاگتون هستم.به هر حال شاد باشید وسبز
این حرف دل خیلیاست. هیشکی تنهایی رو دوست نداره.