دلم می خواد خدا باشم از تموم این آدما این دروغا این کلکا جدا باشم دلم می خواد تو آسمون اون بالاها رو صندلی دسته طلا بشینم و دور سرم بگردن فرشته ها و پریا دلم می خواد عصامو که بر می دارم رعد بیاد برق بیاد انگشتمو که تکون می دم بارون بیاد برف بیاد دلم می خواد وقتی که فریاد می زنم زمین بلرزه از صدام آدما بترسن از نگام دلم می خواد ماه و ستاره ها رو بریزم تو یه کیسه بعد دونه دونه اونا رو بردارم و نگاه کنم قشنگاشو جدا کنم واسه خودم بردارم ماهو بذارم جای چلچراغ قصر شیشه ایم تو ابرا بقیشو هم بدم برای بچه ها شادی کنن بازی کنن تو کوچه های آبکی توشله بازی ستاره هار و قل بدن خنده هاشونو ول بدن دلم می خواد خورشیدو قربونی کنم دلم می خواد یه فوت کنم به دریا مرواریدای کفشو بدزدم همهشو بریزم تویه تنگ شیشه ای بعد بذارم تو آسمون همونجایی که یک زمون خورشید خانوم ناز می کرد از این طرف به اون طرف یواشکی پرواز می کرد دلم می خواد پولدارا رو گدا کنم تموم بچه واکسیا رو صدا کنم تموم اسکناسا رو روی سرشون مثه بارون رها کنم دلم می خواد وقتی خیابون شلوغه همه جا دوده همه جا بوقه رنگین کمونو بردارم وسط خیابون بذارم دلم می خواد دنیا دیگه گرد نباشه صاف باشه دور و برش نرده بذارن پریا تا بچه ها نیفتن نگی که یه بار نگفتن دلم می خواد درختای هندونه رو تو جنگلا بکارم آب تموم دریا ها رو وسط کویر بیارم دلم می خواد خونه های درازو کوتاه کنم بعدش ازون بالا بالاها به تمومشون نگاه کنم دلم می خواد آدمایی رو که دروغ می گن همه شونو روسیاه کنم آدمای عاشق پیشه رو حسابی روبراه کنم دلم می خواد آدمای کور ببینن آدمایی که نمی شنون گوشاشونو پر صدا کنم دلم می خواد دلم می خواد, دلم می خواد آخ که فقط دلم می خواد آدمایی رو که مردن از خواب ناز بیدار کنم مرگی تو کار نباشه تموم این پیر پاتالا جوون بشن ساده و مهربون بشن آخ که چقد دلم می خواد خدا باشم جیغ بزنم داد بزنم تک باشم و تک باشم و از بقیه جدا باشم حالی داره خدا بودن از بقیه جدا بودن خدا خونه اش بهشته هر چی که داره خوشگله اونی که نداره زشته خدا که نماز نداره خدا که دعا نداره تو آسمون خونه داره غصه جا نداره ماشین قشنگ نمی خواد شهر فرنگ نمی خواد همه چی داره قالیچه سلیمونو تموم زمینو و آسمونو فرشته های خوشگلو جواب تموم پرسشای مشکلو جهنمو بهشتو هرچی قشنگو زشتو همه چی داره همه چی داره فقط با یک اشاره دنیا رو بر می داره از این طرف به اون طرف می ذاره آخ که چقد دلم می خواد خدا بودم از تموم این غصه ها این زشتیا این کلکا این دروغا این آدما این آدمای بی صدا این آدمای الکی پر مدعا پر از غرور و ادعا جدا بودم جدا بودم کاشکی می شد خدا بودم.
گرما رو دوست دارم..چون مثل احساسه... سوختن رو دوست دارم چون قلب احساسه..... اون کیه که خدا میشه..؟؟ اون کیه که عاشق میشه... اون همونه که داشت میرفت... اون همونه توی بارون میرفت... اونیکه...تو شب میرفت.... همونی ..آروم میرفت... فقط میرفت..بر نمی گشت...
سلام.اما من دوست نداشتم خدا بودم.به جند دلیل اول اینکه خدا خیلی تنهاست.و بعد هم نظارت بر این همه موجود که اسمشون متاسفانه انسانه کار خیلی سختیه.کاش من.............بودم.بماند....شاد باشید و سال نو مبارک
مردی رو به دوستش کرد:((طوری درباره ی خدا صحبت میکنی که انگار شخصا او را میشناسی و حتی رنگ چشم هایش را میدانی.چه لزومی دارد چیزی را خلق کنی که به ان اعتقاد داشته باشی ؟ مگر بدون این نمشود زندگی کرد؟)) ـ((تو تصور داری که دنیا چگونه خلق شده؟ می توانی معجزه ی زندگیت را توجیه کنی؟)) ـ(( پیرامون ما همه چیز حاصل تصادف است هم چیز اتفاقی است)) ـ((درست است پس (تصادف) نام دیگر(خدا)است)) اگر درست نگاه کنیم و خود را بشناسیم ما هر کدوممون یک خدا هستیم چون ما جان گرفته شده از نفس خدای مهربونیم و جانشین او در زمین وقتی بتونی از این دنیا دل بکنی و بتونی راه ارتباط با کاینات رو پیدا کنی اون وقت در حد خودت میتونی کارایی رو گفته شده بود انجام بدی فقط باید بدونی برای خدایی شدن باید از سرت بگذری مثل حلاج که گذشت.........
مگر خدایی هم تو آسمون هست ؟؟؟؟؟؟؟ واگر هست کجا بریم ملاقات تا بتونیم بهش برسیم؟؟؟ ما که از انسان بودنمون ناراضی هستیم می خوایم بهتر باشیم چرا سعی نکنیم تو همین بشر بودن بهتر باشیم می ترسم اخرش خداهم بشیم که هستیم بازم ناراضی باشیم
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
خدا هم اگر نشدیم لا اقل آزاده باشیم. یا حق
من نمیخوام خدا بشم ... چونکه تکیه بر مسند بزرگان به این سادگی نیست!...از صفتهای خدا همینکه اسمشو(فرید=تنها)دارم واسم کافیه!!! خدا بودن خیلی مسولیت داره ! راستشو بخوای همین الان خدا هستی!... (خدای این وبلاگ قشنگ) موفق باشی.
گرما رو دوست دارم..چون مثل احساسه...
سوختن رو دوست دارم چون قلب احساسه.....
اون کیه که خدا میشه..؟؟
اون کیه که عاشق میشه...
اون همونه که داشت میرفت...
اون همونه توی بارون میرفت...
اونیکه...تو شب میرفت....
همونی ..آروم میرفت...
فقط میرفت..بر نمی گشت...
منم دلم میخواد! خیلی هم میخواد..
هدیه جون شعرت خیلی قشنگ بود ..... برای خودم سیوش کردم ...... یا اون شعر فروغ افتادم که درباره امام زمان گفته
سلام
جالب بود ... موفق باشی
از این که به من سر زدی ممنون
سلام.اما من دوست نداشتم خدا بودم.به جند دلیل اول اینکه
خدا خیلی تنهاست.و بعد هم نظارت بر این همه موجود که اسمشون متاسفانه انسانه کار خیلی سختیه.کاش من.............بودم.بماند....شاد باشید و سال نو مبارک
سلام .....کاشکی منم خدا بیدم
سلام ... خدا هم نشدم نشدم فقط بذار از بقیه جدا باشم
عشق چشمه آبی اما کشندس
من میمیرم از این آب مسموم
موفق باشی....(آپ کردم)
سلام...سال خوبی داشته یاشی...امیدوارم سال جدید سال تحقق آرزوها برای شما باشد!خوش باشید...عیدتون مبارک.
مردی رو به دوستش کرد:((طوری درباره ی خدا صحبت میکنی که انگار شخصا او را میشناسی و حتی رنگ چشم هایش را میدانی.چه لزومی دارد چیزی را خلق کنی که به ان اعتقاد داشته باشی ؟ مگر بدون این نمشود زندگی کرد؟)) ـ((تو تصور داری که دنیا چگونه خلق شده؟ می توانی معجزه ی زندگیت را توجیه کنی؟)) ـ(( پیرامون ما همه چیز حاصل تصادف است هم چیز اتفاقی است)) ـ((درست است پس (تصادف) نام دیگر(خدا)است)) اگر درست نگاه کنیم و خود را بشناسیم ما هر کدوممون یک خدا هستیم چون ما جان گرفته شده از نفس خدای مهربونیم و جانشین او در زمین وقتی بتونی از این دنیا دل بکنی و بتونی راه ارتباط با کاینات رو پیدا کنی اون وقت در حد خودت میتونی کارایی رو گفته شده بود انجام بدی فقط باید بدونی برای خدایی شدن باید از سرت بگذری مثل حلاج که گذشت.........
قفسانه
در قفس صبر زندگی باید کرد
با نفس ببر زندگی باید کرد
یادم هرگز نرود
تا خدا هست
بنده را
بندگی باید کرد
سلام دوست خوبم
مگر خدایی هم تو آسمون هست ؟؟؟؟؟؟؟
واگر هست کجا بریم ملاقات تا بتونیم بهش برسیم؟؟؟
ما که از انسان بودنمون ناراضی هستیم می خوایم بهتر باشیم چرا سعی نکنیم تو همین بشر بودن بهتر باشیم
می ترسم اخرش خداهم بشیم که هستیم بازم ناراضی باشیم